دلواپس

هدف اطلاع رسانی صحیح، به موقع ، واقعی برای دوستان می باشد .

دلواپس

هدف اطلاع رسانی صحیح، به موقع ، واقعی برای دوستان می باشد .

آخرین نظرات
  • ۶ مرداد ۹۴، ۰۱:۱۰ - محمد مهدی تهرانی
    خدا قوت

۹ مطلب در تیر ۱۳۹۴ ثبت شده است

تاکید رهبر انقلاب بر بررسی دقیق متن سند وین

علی یوسفی | جمعه, ۲۶ تیر ۱۳۹۴، ۰۳:۲۲ ب.ظ
در پی ارسال نامه رئیس‌جمهور درخصوص سند هسته‌ای وین و تبریک این رخداد به رهبر انقلاب، معظم‌له در نامه کوتاهی بر ضرورت بررسی دقیق متن تاکید فرمودند.


متن پاسخ رهبر معظم انقلاب بدین شرح است:  
بسم الله الرحمن الرحیم
جناب آقای رئیس‌جمهور
با سلام  و تحیت و تشکر  از زحمات فراوان جنابعالی، اولاً لازم می‌دانم از تلاش پیگیر و پرطاقت هیئت مذاکره‌کننده‌ هسته‌ای صمیمانه تشکر و قدردانی کنم و پاداش الهی را برای آنان مسألت نمایم، سپس، به سرانجام رسیدن این مذاکرات، گام مهمی است، با این حال لازم است متنی که فراهم آمده با دقت ملاحظه و در مسیر قانونی پیش‌بینی شده قرار گیرد و آنگاه در صورت تصویب، مراقبت از نقض عهدهای محتمل طرف مقابل صورت گرفته و راه آن بسته شود. به خوبی می‌دانید که برخی از شش دولت طرف مقابل به هیچ رو قابل اعتماد نیستند.
از ملت عزیز انتظار دارم که همچنان وحدت و متانت خود را حفظ کنند تا بتوان در فضای آرام و خردمندانه به منافع ملی دست یافت.
والسلام علیکم و رحمهًْ‌الله
سید علی خامنه‌ای
1394/4/24
 متن نامه حجت‌الاسلام ‌والمسلمین روحانی
 به رهبر انقلاب اسلامی
بسم الله الرحمن الرحیم
 محضر مبارک رهبر معظم انقلاب اسلامی
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای مد ظله العالی
با سلام و تحیات وافره
خداوند عزیز و عزت‌بخش را شاکرم که توفیق آن را نصیب کرد که پایان موفقیت‌آمیز و عزتمندانه مذاکرات هسته‌ای را به حضور ملت سربلند ایران و رهبر معظم انقلاب اسلامی اعلام نمایم. این توفیق الهی که حاصل حضور و استقامت تمام‌عیار ملت بزرگ ایران و هدایت رهبر فرزانه انقلاب بوده است، به برکت حماسه سیاسی مردم و انتخاب رویکرد تعامل سازنده با جهان، و در پی بیست و سه ماه تلاش مداوم در عرصه‌های اقتصادی و سیاست خارجی، ایران اسلامی را در تثبیت حقوق هسته‌ای خود به پیروزی رساند و شرایط را برای رفع تحریم ظالمانه و حرکت پرشتاب کشور در مسیر توسعه و پیشرفت و اجرای سیاست‌های اقتصاد مقاومتی فراهم نمود.
این دستاوردها وقتی حاصل شد که قدرت‌های بزرگ متوجه شدند سلاح تحریم نه قادر است سرمایه اجتماعی را از بین ببرد و نه می‌تواند مانع از پیشرفت‌های ایران در عرصه هسته‌ای شود. رمز موفقیت ما در این عرصه، اتحاد و اجماع داخلی و تلاش و حرکت تحت ارشادات رهبر معظم انقلاب بود. این تجربه، بار دیگر اهمیت نقش بی‌بدیل رهبری به عنوان محور وحدت جامعه را در هدایت کشور در شرایط طوفانی نشان داد. این پیروزی بیش از همه، مرهون فداکاری‌های مردم شریف ایران، و بویژه شهدای مظلوم صنعت هسته‌ای است که پس از سال‌ها استقامت و شکیبایی، ثمره شیرین مجاهدت‌های خود را خواهند چشید.
در حالی که دشمنان کشور در پی آن بودند که با پیش بردن پروژه ایران هراسی، کشور را در عرصه جهانی منزوی و آسیب‌پذیر کنند، ما نه تنها پروژه ایران‌هراسی را با شکست مواجه کردیم بلکه طی این فرایند، موقعیت بین‌المللی کشور چنان ارتقاء پیدا کرد که جامعه جهانی اکنون مشتاقانه در پی آن است تا در زمینه‌های مختلف وارد گفتگو و همکاری با ایران شود. این توافق به خوبی نشان داد که ما می‌توانیم در عین حفظ عزت کشور و با رعایت خطوط قرمز نظام، با قدرت‌های جهانی وارد گفتگو شویم و با برخورداری از اعتماد به نفس مبتنی بر حقانیت مواضع و توانمندی‌های دیپلماتیک، قدرت‌های جهانی را به پذیرش مواضع منطقی خود ناگزیر سازیم. این دستاورد بی‌نظیر در تاریخ روابط بین‌الملل که همه قطعنامه‌های تهدیدآمیز شورای امنیت را در نتیجه مذاکره کنار می‌نهد و زمینه را برای همکاری بین‌المللی -حتی در حوزه هسته‌ای- می‌گشاید، درس بزرگی برای منطقه ما نیز به همراه دارد که راه حل مشکلات سیاسی منطقه نیز نه با تجاوز و کشتار و تروریسم، بلکه با مذاکره و مشارکت واقعی مردم به دست خواهد آمد.
لازم می‌دانم با سپاس از هدایت‌های هوشمندانه و حمایت‌های مستمر و صریح جنابعالی، از گروه مذاکره‌کننده که با صلابت و کفایت توانستند همه سیاست‌های ابلاغی و خط قرمزهای تعیین شده نظام را با تلاش خستگی‌ناپذیر خود رعایت کنند و سربلندی مردم صبور و فداکار ایران را در سنگرهای مذاکراتی به نمایش بگذارند تشکر نمایم.
بی‌شک برای دستیابی به مراحل بعدی این حرکت و اجرای مراحل مختلف این توافق تا رسیدن به همه خواسته‌های ملت و رفع کامل همه تحریم‌های ظالمانه، همچنان نیازمند وحدت و انسجام داخلی و ایستادگی و مقاومت و اقدام هوشمندانه تحت زعامت حضرتعالی می‌باشیم. تردید ندارم که با هوشیاری ملی و همدلی و همزبانی ملت و دولت، عنایت و نصرت الهی همچون همیشه شامل حال این نظام مقدس خواهد بود و این ملت نجیب و صبور را به اهداف بلند خود خواهد رساند. من الله التوفیق و علیه التکلان.
و السلام علیکم و رحمهًْ الله و برکاته
حسن روحانی
۲۳/ تیر/1394
  • علی یوسفی

جایگاه انرژی هسته‌ای در بیانات رهبری

علی یوسفی | يكشنبه, ۲۱ تیر ۱۳۹۴، ۰۹:۵۸ ق.ظ
جایگاه انرژی هسته‌ای در بیانات رهبری

سیدمحمد موسی‌‌کاظمی: بی‌شک پیشبرد برنامه‌ها و فعالیت‌های صلح‌آمیز هسته‌ای یکی از مهم‌ترین دستورکارهای ملی طی سال‌های اخیر بوده تا جایی که از آن به عنوان مهم‌ترین پروژه دهه 80 خورشیدی کشور یاد می‌شود. اهمیت پیشرفت این پروژه ملی و پیامدهای آن در افزایش قدرت ملی و منزلت منطقه‌ای و جهانی جمهوری اسلامی ایران تا به حدی بوده و هست که کنسرتی بین‌المللی را برای سنگ‌اندازی در مسیر هسته‌ای شدن ایران به راه انداخته است. این کنسرت که به سرکردگی مهم‌ترین قطب متخاصم بین‌المللی با ایران یعنی آمریکا شکل گرفت، از هر ابزاری از تهدید نظامی گرفته تا دوره گردی‌های دیپلماتیک برای تحریم بهره جست تا مانع از دستیابی جمهوری اسلامی ایران به این مزیت استراتژیک و تعیین‌کننده شود.
به این ترتیب فعالیت‌های هسته‌ای به مهم‌ترین پروژه داخلی و سیاست خارجی کشور طی یک دهه اخیر تبدیل شد که البته پی‌ریزی آن به سال‌ها پیش بازمی‌گردد. در این رابطه این پرسش پیش می‌آید که چرا هسته‌ای شدن طی سال‌های اخیر به این درجه از اهمیت رسید و هزینه‌هایی بسیار (از هزینه‌های مالی گرفته تا ترور دانشمندان هسته‌ای) صرف پیوستن جمهوری اسلامی ایران به باشگاه دارندگان فناوری صلح‌آمیز هسته‌ای شد. از دید برخی ناظران پاسخ این پرسش را می‌توان در بیانات رهبر انقلاب در این زمینه جست‌وجو کرد.
رهبری بارها در سخنان خود بر اهمیت و اولویت پیگیری جدی فعالیت‌های صلح‌آمیز هسته‌ای تاکید کرده‌اند از جمله در بیانات نخستین روز فروردین ماه 1385 در حرم مطهر رضوی فرمودند: «انرژی هسته‌‌ای و توانایی تولید سوخت هسته‌ای، در طول سال‌های نه چندان دور آینده، یک نیاز مبرم و قطعی برای ملت ایران است». ایشان بیست و پنجم خردادماه همان سال در دیدار مسؤولان سازمان انرژی اتمی و کارشناسان هسته‌ای حتی تصریح کردند: «اهمیت به کارگیری انرژی هسته‌‌ای و به دست آوردن فناوری هسته‌ای در کشور ما از کشف و استخراج نفت بیشتر است».
معظم‌له در پاسخ به برخی انتقادها و مخالفت‌ها با بایسته‌های پیگیری فعالیت‌های هسته‌ای در دیدار بیستم فروردین ماه امسال با جمعی از مداحان اهل‌بیت علیهم‌السلام فرمودند: «اینکه بعضی از روشنفکرنماها قلم بردارند و قلم بزنند که آقا ما صنعت هسته‌‌ای را می‌خواهیم چکار کنیم، این فریب است. این شبیه همان حرفی است که زمان قاجارها وقتی نفت کشف شده بود و انگلیس‌ها آمده بودند می‌خواستند نفت را ببرند، اینجا دولتمرد قاجاری می‌گفت ما این ماده بدبوی عَفِن را می‌خواهیم چه ‌کار کنیم؟ بگذارید بردارند ببرند».
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با آگاهی دقیق از مولفه‌های آینده انرژی در ایران و جهان، سیزدهم دی‌ماه سال 1386 در دیدار دانشجویان دانشگاه‌های استان یزد خاطرنشان ساختند: «ما برای 20 سال دیگر حداقل بایستی 20 هزار مگاوات برق از انرژی هسته‌‌ای به دست بیاوریم.» افزون بر بحث انرژی ایشان بارها بر ضرورت‌های دستیابی به فناوری هسته‌ای در زمینه‌هایی نظیر درمان و پزشکی تاکید کرده‌اند.
رهبر انقلاب در سخنرانی نخستین روز فروردین ماه 1385 در حرم امام رضا علیه السلام فرمودند: «اگر این ‌طور که امروز مصرف می‌شود، مصرف شود، تا 20 سال، 25 سال دیگر نفت ملت ایران تمام خواهد شد. دنیا به جای نفت سراغ انرژی‌‌های جایگزین رفته است که از همه مهم‌تر و قابل اطمینان‌تر انرژی هسته‌‌ای است. اگر کشور ما 20 سال دیگر انرژی هسته‌‌ای نداشته باشد، برای راه‌اندازی یک کارخانه، دستش به سمت کسانی دراز است که پیشرفت ملت ایران را به هیچ قیمتی نمی‌پسندند. آبرو و عزت ملت را می‌‌گیرند تا یک مختصری از آنچه در اختیار دارند، به این ملت بدهند». ایشان در همین سخنرانی در پاسخ به استدلال‌ها و ادعاهای دولت‌های غربی برای توقف برنامه هسته‌ای ایران تصریح کردند: «به ما می‌‌گویند شما نفت دارید، انرژی اتمی می‌خواهید چه کار کنید؟ مگر آمریکا نفت ندارد؟ آمریکا که نفت دارد، چرا انرژی هسته‌‌ای دارد؟ همین اخیراً رئیس‌جمهور آمریکا گفت، ما باید برای تولید هسته‌‌ای سرمایه‌گذاری بیشتری کنیم. همه‌ دنیای پیشرفته دارند می‌روند به سمت
سرمایه‌‌گذاری برای تولید هسته‌‌ای، آن وقت به ملت ما می‌گویند شما نداشته باشید! این حرف زور را ما قبول نکرده‌‌ایم».
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در سخنان خود بارها انحصارگری آمریکایی‌ها را در این زمینه مورد انتقاد شدید قرار داده‌اند و از خباثت رهبران واشنگتن در جلوگیری از دستیابی ملت‌های مستقل به فناوری‌های نوین بویژه هسته‌ای و نیز فرآیند مذاکرات هسته‌ای با ایران پرده‌برداری کرده و مهم‌ترین ویژگی‌های آمریکایی‌ها در این زمینه را بدعهدی و زورگویی برشمرده‌اند.
ایشان همچنین در بیاناتی خطوط قرمز مسؤولان در زمینه حقوق هسته‌ای ملت را مشخص کرده‌اند از جمله در سخنرانی یکم فروردین ماه 1386 در حرم رضوی که فرمودند: «آیا مسؤولین کشور حق دارند به نسل‌های آینده خیانت کنند؟ امروز نفت را برداریم مصرف کنیم، یک روزی این نفت تمام خواهد شد. آن روز ملت ایران برای برق خود، برای کارخانه‌ خود، برای گرمای خود، برای روشنایی خود، برای حرکت زندگی خود، دست نیاز دراز کند به سوی کشورهای دیگر تا به او انرژی بدهند؟»
با توجه به این بیانات، مهم‌ترین محورهای مستخرج از قاموس هسته‌ای رهبر انقلاب را باید معطوف به آمادگی برای ورود به دوران پسانفتی و دستیابی به مولفه‌های قدرت‌ساز در عرصه اقتصاد انرژی و فناوری‌های نوین با اتکا به آرمان‌های انقلابی و در چارچوب راهبرد مقاومتی دانست. در این ارتباط سخنان رهبر انقلاب بیانی قاطع، آشکار و تفسیرناپذیر در زمینه حقوق هسته‌ای و به شکلی کلانتر راهبرد انرژی کشور طی سال‌های جاری و آتی است که نقشه راه مسؤولان را در این زمینه به روشنی به تصویر می‌کشد.

  • علی یوسفی

رمزگشایی بازی شب آخر مذاکرات وین رمزگشایی بازی شب آخر

علی یوسفی | يكشنبه, ۲۱ تیر ۱۳۹۴، ۰۹:۵۶ ق.ظ
گزارش «وطن امروز» از هدف پنهان دبه جدید آمریکایی‌ها در مذاکرات وین
رمزگشایی بازی شب آخر

سید عابدین نورالدینی: چطور آمریکایی که با تاکید بر حفظ چارچوب توافق لوزان توسط ایران به واپسین دور مذاکرات وین آمده بود، مطالبه‌ای جدید و فراتر از چارچوب توافق لوزان طلب می‌کند؟  این سوال برای ورود به ماجرای «بازی شب آخر» که چهارشنبه‌شب (17 تیر) کلید خورد و پنجشنبه هفته گذشته در مقیاس گسترده‌ای مطرح شد، می‌تواند یک محور ارزیابی مناسب باشد.
آن جمله معروف جان کری درست در آستانه سفر به وین همچنان در اذهان مانده است. او در واکنش به تاکید مجدد مقامات ارشد نظام مبنی بر رعایت خطوط قرمز در مذاکرات هسته‌ای، تصریح کرد تیم مذاکره‌کننده ایرانی باید در چارچوب توافق لوزان به تعهدات خود پایبند باشد در غیر این صورت توافق حاصل نخواهد شد. طی روزهای گذشته نیز اخبار و گزارشات به طور کلی حول نهایی شدن توافق گذشت و تنها اتفاقی که مغایر مسیر مذاکرات بود، همان خبر ناگهانی دبه درآوردن آمریکایی‌ها بود. جواد ظریف پس از آنکه اعلام شد آمریکایی‌ها مطالبات جدیدی مطرح کرده‌اند، در گفت‌وگویی تصریح کرد آمریکایی‌ها مواضع خود را تغییر داده‌ و زیاده‌خواهی می‌کنند.  این اظهارنظر تمام گمانه‌زنی‌ها را تایید کرد تا همه متفق‌القول شوند که آمریکایی‌ها زیر میز مذاکره زده‌اند. بر اساس همه اخبار و گزارشات، جلسه کری و اوباما از طریق ویدئوکنفرانس منشأ بروز این دبه آمریکایی بوده است و باز هم براساس همه گزارشات منتشر شده، اختلاف اصلی نیز بر سر بخشی از تحریم‌ها، یعنی تحریم‌های تسلیحاتی و مخالفت آمریکایی‌ها با برداشته شدن این تحریم‌هاست.
بنابراین براساس این مدل موجود،
زیاده‌خواهی آمریکایی‌ها مانع حصول توافق شد. به عبارتی آنچه گفته شده این است که «آمریکایی‌ها فراتر از لوزان خواسته‌اند!» و همین موضوع باعث بروز اختلاف شده است. به گزارش «وطن امروز»، طی 2 روز گذشته گمانه‌زنی‌هایی درباره دلیل این رفتار آمریکایی‌ها مطرح شده است. چرا آمریکایی‌ها که تا پیش از این به تیم ایرانی هشدار می‌دادند باید نسبت به تعهدات خود در توافق لوزان پایبند باشد و همواره توافق لوزان را مبنای توافق برجام می‌دانستند، ناگهان مطالباتی فراتر از لوزان را خواستار شده‌اند؟ چرا در حالی که همه می‌دانند باراک اوباما نیاز حیاتی به توافق هسته‌ای با ایران دارد؛ درست در لحظات آخر، به شکلی که همه این کشور را مقصر بدانند، زیر میز مذاکره زده است؟ چرا جان کری چهارشنبه شب تصمیم گرفت در میان خبرنگاران بگوید: «نمی‌توانیم برای همیشه پای میز مذاکره بمانیم»؟ آمریکایی‌ها چه برنامه‌ای برای ادامه مذاکرات دارند؟ آیا آنها به دنبال تمدید مجدد مذاکرات هستند؟ آیا در حالی که بر اساس ادعای رسانه‌های آمریکایی، همه موضوعات مهم اختلافی میان طرفین حل و فصل شده، تحریم‌های تسلیحاتی توانسته است مانع توافق شود؟
درباره این سوالات و برای پیدا کردن واقعیت‌های پنهان می‌توان تنها گمانه‌زنی کرد. به گزارش «وطن امروز»، توجه به چند نکته مهم درباره مذاکرات وین ضروری است:
1- اکنون فضا به گونه‌ای است که آمریکا به علت زیاده‌خواهی نسبت به توافق لوزان، متهم تلقی می‌شود و این یک عملیات فریب آشکار است. اساسا مبنای این قضاوت درباره رفتار آمریکا مورد تایید ایران نیست. ایران به هیچ عنوان گزاره‌ای تحت عنوان «توافق لوزان» را تایید نکرده است که اکنون این گزاره به‌عنوان مبنا و چارچوب توافق برجام تلقی شود! در ایران نه تیم مذاکره‌کننده و نه رئیس‌جمهور هرگز ادعای توافق لوزان را نپذیرفته‌اند. جواد ظریف در تهران اعلام کرد در لوزان توافقی صورت نگرفته است. او بر همین اساس گفته بود فکت‌شیت ایرانی را منتشر نخواهد کرد بنابراین اساسا مبنای مذاکرات اگر «توافق لوزان» باشد، بدیهی است این مذاکره به هیچ عنوان مورد پذیرش نظام نخواهد بود. بر همین اساس اینکه گفته شود دلیل دبه آمریکایی‌ها سرکشی از توافق لوزان و زیاده‌خواهی نسبت به توافق لوزان بوده، این یک عملیات فریب است و می‌تواند ریشه و محور بازی شب آخر بوده باشد.
2- در ایران خطوط قرمز هم از سوی رهبر معظم انقلاب و هم در قانون الزام دولت به حفظ دستاوردهای هسته‌ای مردم ایران مشخص شده‌اند بنابراین هر توافقی که یک یا تعدادی از این خطوط قرمز را مخدوش کند، از اساس مبنای حقوقی نخواهد داشت و به هیچ عنوان قابل پذیرش نیست. آمریکایی‌ها پس از بیانیه لوزان یک گزاره‌برگ منتشر کرده و در آن نسبت به تعهدات طرفین در لوزان مطالبی را مدعی شدند. گزاره‌برگ آمریکایی‌ها که متاسفانه هیچگاه از سوی وزارت امور خارجه ایران تکذیب نشد، نقص صریح همه خطوط قرمز ایران است. طی روزها و هفته‌های منتهی به مذاکرات وین، آمریکایی‌ها بارها با استناد به همان گزاره‌برگ، حدود و خطوط توافق لوزان را مطرح کردند یعنی به عبارتی، آنها پس از بیانیه لوزان، اعلام کردند توافقی با این جزئیات صورت گرفته است و طی ماه‌های اخیر نیز محتوای آن گزاره‌برگ را به‌عنوان سند مبنایی برای توافق برجام مطرح کرده و مشروعیت داده‌اند. به عبارتی منظور آمریکایی‌ها از لزوم تعهد طرفین به توافق لوزان، تاکید بر همان گزاره‌برگ آمریکایی مربوط به لوزان است.
3- این واقعیت را باید گفت که بازی چهارشنبه‌شب آمریکایی‌ها، در واکنش به اراده راسخ ایران نسبت به عدم پذیرش فکت‌شیت آمریکایی به‌عنوان مبنای توافق برجام صورت گرفته است. نظام به هیچ عنوان پیش‌نویس توافقی که براساس فکت‌شیت آمریکایی‌ها تهیه شده باشد را نخواهد پذیرفت. بر همین اساس بازی آمریکایی‌ها و مطالبات فراتر از فکت‌شیت خودشان هم نمی‌تواند خللی در اراده ایران ایجاد کند. آمریکایی‌ها حتی اگر ضرب‌المثل معروف ایرانی یعنی «به مرگ گرفتن و به تب راضی شدن» را هم خوب اجرا کنند اما به هر حال باز هم به همان سدی برخورد خواهند کرد که می‌گوید در لوزان توافقی صورت نگرفته است بنابراین فکت‌شیت آمریکایی‌ها مبنای حقوقی نخواهد داشت.
4- موارد اختلافی واقعی و نه ادعایی، میان ایران و آمریکا در مذاکرات هسته‌ای مشخص هستند.
الف- بازرسی‌های نظامی: آمریکایی‌ها در توافقی که مبنای آن فکت‌شیت لوزان است خواهان آن هستند که بازرسی‌های نظامی به صورتی که پیش‌تر درباره آن اظهارنظر کرده‌اند در توافق نهایی گنجانده شود. این مطالبه آمریکایی‌ها که آشکارا با خطوط قرمز و قوانین ایران مغایرت دارد، یکی از اصلی‌ترین نقاط اختلافی است.
ب- مدت زمان اجرای تعهدات: جان کری چهارشنبه‌شب در میان خبرنگاران اعلام کرد آمریکا می‌خواهد توافق نهایی برای چندین دهه اجرا شود. این در حالی است که ایران اعلام کرده است بازه زمانی 10 سال را هم نخواهد پذیرفت. رهبر معظم انقلاب نیز اخیرا در دیدار مسؤولان نظام تاکید کردند که بازه زمانی 10 سال برای انجام تعهدات ایران قابل پذیرش نیست. کارشناسان این موضع ایران را مبتنی بر عقلانیت و واقع بینی هم در حوزه سیاسی– امنیتی و هم در حوزه فنی – هسته‌ای می‌دانند. آمریکایی‌ها طی 2 سال اخیر بارها اعلام کردند هدف نهایی آنها از توافق هسته‌ای، تاثیرگذاری بر فضای داخلی ایران و انجام تغییرات مطلوب خود است. بر همین اساس کارشناسان امنیتی بازه زمانی 10 ساله یا بیشتر از آن را از هر لحاظ برای امنیت کشور خطرناک می‌دانند.
ج- تحقیق و توسعه: آمریکایی‌ها براساس فکت‌شیت مربوط به لوزان تحقیق و توسعه ایران در بازه زمانی اجرای توافق را بسیار اندک پذیرفته‌اند و آنچه مورد نظر ایران است را به بعد از اتمام بازه زمانی اجرای توافق موکول می‌کنند. این موضوع نیز برخلاف خطوط قرمز نظام است.
د- تحریم‌های تسلیحاتی: موضوع مخالفت آمریکا با برداشته شدن تحریم‌های تسلیحاتی نیز که در قالب قطعنامه جدید شورای امنیت مطرح شده یکی از موارد اختلافی میان ایران و آمریکاست و آمریکایی‌ها براساس خوانش خود از بیانیه لوزان معتقدند تحریم‌های تسلیحاتی و اشاعه ایران شامل تخفیفات نخواهد بود. در ایران کارشناسان معتقدند این اقدام آمریکا در راستای مطالبات رژیم صهیونیستی صورت می‌گیرد و در واقع هدف آنها از این مخالفت تلاش برای مقابله با قاطعیت ایران در منطقه و بویژه در موضوع حمایت از جریان مقاومت است.
به هر حال این موارد اختلافی اصلی‌ترین موارد است و نظام همواره و بویژه طی هفته گذشته نشان داده است به هیچ عنوان از خطوط قرمز خود کوتاه نخواهد آمد.  بر همین اساس کارشناسان معتقدند آنچه چهارشنبه‌شب به‌عنوان دبه آمریکایی صورت گرفته است، تلاش برای پذیرش توافق لوزان به‌عنوان بستر و مبنای توافق برجام است. اکنون در فضای عمومی و رسانه‌ای این موضوع مطرح است که آمریکایی‌ها فراتر از لوزان مطالبه کرده‌اند. در واقع با این خط رسانه‌ای تلاش می‌شود، آنچه آمریکایی‌ها به‌عنوان جزئیات توافق لوزان منتشر کرده‌اند، به‌عنوان چارچوب توافق نهایی تثبیت شود. بر همین اساس می‌توان گفت هدف نهایی آمریکا از بازی چهارشنبه شب، تثبیت توافق لوزان به‌عنوان مبنای توافق برجام است. کما اینکه از بعدازظهر جمعه گویی روند تغییر کرد و جان کری از بهبود اوضاع گفت، روز گذشته نیز برخی از حصول برخی پیشرفت‌ها در ادامه مذاکرات گفتند!

  • علی یوسفی

روحانی عوض شده یا مردم دوره امام حسن(ع)؟

علی یوسفی | يكشنبه, ۲۱ تیر ۱۳۹۴، ۰۹:۵۰ ق.ظ

روحانی عوض شده یا مردم دوره امام حسن(ع)؟
آقای روحانی زمانی مردم زمان امام حسن(ع) را خائن می‌دانست. اکنون آیا مردم دوره امام‌حسن(ع) عوض شده‌اند یا روحانی؟!
هفته‌نامه 9 دی با طرح این پرسش، به نقد اظهارات اخیر رئیس‌جمهور پرداخت که در جمع استانداران گفته بود: «به اعتقاد من نرمش قهرمانانه، سخت‌تر از جهاد قهرمانانه است و امام حسن، سبط‌اکبر پیامبر این قهرمانی و شجاعت را برگزید و انتخاب کرد.» حسن روحانی همچنین در صفحه توییتر خود هم نوشت:‌ «امام حسن به ما یاد دادند که باید به مصلحت امت و خواست مردم و جامعه توجه کرد و به نفع امت و جامعه اسلامی تصمیم گرفت.»
حمید رسایی مدیرمسئول 9 دی با نقد این سخنان نوشت: حضرت امام خمینی در این باره می‌فرماید: «قصه امام حسن و قضیه صلح، این هم صلح تحمیلی بود؛ برای اینکه امام حسن، دوستان خودش، یعنی آن اشخاص خائنی که دور او جمع شده بودند، او را جوری کردند که نتوانست خلافش بکند، صلح کرد؛ صلح تحمیلی بود. این صلحی هم که حالا به ما می‌خواهند بگویند، این است. بعد از  اینکه صلح کردند، به حسب روایت، به حسب نقل، معاویه به منبر رفت و گفت که تمام حرف‌هایی که گفتم، من قرار دادم، زیر پایم؛ مثل پاره کردن این مردی که آن قراردادها را. آن صلح تحمیلی که در عصر امام حسن واقع شد، آن حکمیت تحمیلی که در زمان امیرالمؤمنین واقع شد و هر دویش به دست اشخاص حیله‌گر درست شد، این ما را هدایت می‌کند به اینکه نه زیر بار صلح تحمیلی برویم و نه زیر بار حکمیت تحمیلی.» (صحیفه امام، ج 20، ص: 118 و 119)
اما موضوع مهمتر درباره مردمی که حسن روحانی در حال توجیه رفتار آنها بلکه تقدس بخشیدن به خیانت‌شان است، قضاوتی است که حسن روحانی، خود پیش از این درباره آنها داشته است. وی که در تیرماه سال 1356 به دعوت گروهی از جوانان انقلابی اصفهان به آن شهر سفرکرده با مرور تاریخ سیاسی اهل بیت به مدت ده شب در مسجد حکیم اصفهان به بررسی صلح امام حسن و رفتار مردم آن زمان می‌پردازد. وی در سال 90 این مجموعه سخنرانی خود درباره تحلیل رفتار سیاسی اهل بیت را در کتابی به نام «مقدمه‌ای بر تاریخ امامان شیعه» به چاپ می‌رساند.
9 دی می‌نویسد: آقای روحانی که متأسفانه این ایام به شدت خود را نیازمند توافق با غربی‌ها نشان می‌دهد، در حالی مردم دوره امام حسن را به عنوان الگو به مردم ایران اسلامی معرفی و به دنبال شباهت‌سازی در مطالبات آنهاست که پیش از این در سال 56 مردم دوره  امام حسن را خائن معرفی کرده است! آقای روحانی در صفحه 205 کتاب «مقدمه‌ای بر تاریخ امامان شیعه» در تحلیل رفتار مردم آن روز آورده است:
«این حضور مردم، این ایثار مردم و این فداکاری مردم است که امروز (سال 56) مسیر مبارزه و نهضت و آینده را مشخص می‌کند. خود امام حسن(ع) به مردم فرمود: به اهداف مورد نظرتان نخواهید رسید، مگر در سایه صبر و تحمل ناملایمات. در مدائن، امام مجتبی(ع) مردم را در مسجد شهر جمع کرد و وقایع را برای آنها توضیح داد. خیانت‌ها را گفت و افرادی را که در صحنه جنگ با دشمن، خیانت کرده بودند، معرفی کرد. رو به مردم کرد و اتمام حجت کرد. به مردم گفت: آیا برای ایثار و فداکاری و جانبازی و دادن خون، که برای شما عزت دنیا و آخرت است، آماده هستید؟ فرمود اگر بایستید، خداوند شما را یاری می‌کند و ما پیروز می‌شویم و اگر آمادگی نداشته باشید، دنیای شما توأم با غم و اندوه آخرت شما با مشکلات زیادتری توام خواهد بود. مردم چه جوابی به امام حسن(ع) دادند؟ گفتند: ما می‌خواهیم زنده بمانیم و زندگی کنیم. ما آمادگی برای جنگ و فداکاری نداریم. این پاسخ مردم در مسجد مدائن در محضر فرزند رسول خدا و عقب‌نشینی از صحنه فداکاری و ایثار بود که دست روی دست گذاشتن امام مجتبی (ع) را رقم زد. آنچه بعد به نام صلح لقب گرفت، چیزی بود که به دست مردم، در مدائن حاصل شد و نه به دست امام مجتبی در کوفه. ایثار مردم و فداکاری مردم و جهاد می‌توانست سرنوشت دیگری را رقم بزند.»
رسایی پرسیده است: آیا مردم دوره امام حسن از سال 56 تا سال 94 تغییر کرده‌اند، مردمی که روزگاری بر روی منبر توسط آقای روحانی خائن معرفی شدند، چگونه در این روزها به عنوان الگو معرفی می‌شوند؟ قطعا مردم دوره امام حسن تغییر نکرده‌اند، تاریخ و حوادث رخ داده در آن نیز در این مدت تغییری نکرده است بنابراین باید نتیجه گرفت که این حسن روحانی است که تغییر یافته است.
سؤال این است که آیا آقای روحانی هم در سخنرانی خود به مردم ایران اسلامی می‌گوید که اگر با معاویه زمان نجنگند و دنیایشان با غم و اندوه و آخرتش با مشکلات بیشتری مواجه خواهد شد؟ یا بر خلاف آن آقای روحانی، پذیرش شروط ظالمانه آمریکا را موجب برطرف شدن کلیه مشکلات کشور از آب خوردن تا محیط زیست می‌داند؟
 9 دی خاطرنشان کرد: آقای روحانی پیش از این، صلح با معاویه را نتیجه تصمیم غلط مردم آن زمان می‌داند نه نتیجه تصمیم حقیقی امام، سؤال این است که مردم ایران اسلامی که امام امت آنها را بعد از 72 یار حسین بن علی(ع) بهترین مردم از زمان رسول خدا تاکنون می‌داند، بارها نشان داده‌اند که حاضر به پذیرش ذلت استکبار نیستند، با این حساب ایشان چه اصراری بر تحریف تاریخ اسلام و تاریخ پرشکوه این مردم دارد؟

  • علی یوسفی

شعبده‌بازی تازه غرب برای پیچاندن وظیفه لغو فوری تحریم‌ها

علی یوسفی | چهارشنبه, ۱۰ تیر ۱۳۹۴، ۱۱:۵۹ ق.ظ

شعبده‌بازی تازه غرب برای پیچاندن وظیفه لغو فوری تحریم‌ها


خبرگزاری فرانسه از اختلافات کلیدی ایران و غرب در مذاکرات خبر داد و نوشت: انتظارات دو طرف مخالف یکدیگر است.
فرانس پرس در گزارشی نوشت: مهم‌ترین هدف ایران از مذاکرات کاهش فشار تحریم‌هاست اما یک دیپلمات ارشد غربی در این باره گفت: «انتظارات یک طرف، با تمایلات طرف‌های دیگر موافق نیست.» تهران خواستار لغو فوری همه تحریم‌های اتحادیه اروپا، سازمان ملل و آمریکا به محض امضای توافق است، اما کشورهای 5+1 همچنان بر این موضوع پافشاری می‌کنند که تحریم‌ها تنها به صورت تدریجی و زمانی لغو خواهد شد که ایران، ظرفیت‌های برنامه هسته‌ای مشکوک خود را کاهش دهد.
خبرگزاری فرانسه با اشاره به مخالفت ایران با درخواست بازرسی از مراکز نظامی افزود: کشورهای غربی خواستار محدودیت برنامه هسته‌ای ایران دست کم به مدت 10 سال هستند. آنها همچنین خواستار محدود شدن بخش‌هایی از این برنامه برای مدتی طولانی‌تر هستند. اما رهبر عالی ایران که تصمیمات وی در مسائل ایران فصل‌الخطاب شمرده می‌شود هفته گذشته گفت: «برخلاف پافشاری آمریکایی‌ها، ما محدودیت‌های 10 و 12 ساله را نخواهیم پذیرفت. ما به آنها اعلام کرده‌ایم حاضریم چند سال محدودیت را بپذیریم.» آیت‌الله خامنه‌ای همچنین بر این موضوع پافشاری می‌کند که ایران باید بتواند در مدت زمان توافق، فعالیت‌های تحقیق و توسعه هسته‌ای خود را ادامه دهد.
در همین حال وبسایت رجا نیوز با بررسی شعبده‌بازی جدید غرب برای 3 مرحله‌ای کردن توافق و موکول برداشتن تحریم‌ها به مرحله سوم نوشت: آنچه از جمع‌بندی خروجی جلسه غیر رسمی یک مذاکره کننده ارشد با خبرنگاران حاضر در وین برمی‌آید، مذاکرات در حال حرکت به سمت یک چارچوب در قبال تحریم‌هاست که به جای لغو کامل تحریم‌ها در روز امضاء توافق، لغو آنها را سه مرحله‌ای و موکول به اجرای برخی اقدامات از سوی ایران می‌کند که در خوشبینانه‌ترین حالت نزدیک به یکسال به طول خواهد انجامید.
روزنامه آمریکایی هافینگتون پست درباره این مدل می‌نویسد: مقامات ایرانی به شدت بر روی این مسئله پافشاری می‌کنند که همه تحریم‌ها باید در روز امضای توافق هسته‌ای، برداشته شوند این مسئله دقیقاً برعکس انتظاری است که تیم آمریکایی درباره لغو تدریجی تحریم‌ها دارد.
برطبق اطلاعات منبع ایرانی، توافق به سه بخش و مرحله تقسیم شده است؛ فاز ابتدایی، «پذیرش توافق» است که زمانی که طرفین به توافق برسند، به وقوع خواهد پیوست و احتمالاً در یکی دو روز آینده اعلام خواهد شد. فاز بعدی، «عملیاتی کردن توافق» است که بسته به طی کردن مراحل داخلی در کشورهای درگیر مذاکرات است (مانند کنگره آمریکا و مجلس شورای اسلامی ایران). این مرحله به طور خاص بعد از تصویب طرح نظارت بر توافق کنگره ایالات متحده،‌ طراحی شده است.
آغاز اجرایی شدن تعهدات ایران تحت نظارت آژانس بین‌المللی انرژی اتمی هم فاز سوم این توافق است که پس از تأیید آژانس، تحریم‌های آمریکا و سازمان ملل و اتحادیه اروپا شروع به برداشته شدن خواهند شد.
براساس این گزارش، لغو عملی تحریم‌ها منوط به اجرای تعهدات از سوی ایران و تأیید آژانس شده است که البته این موضوع دست ایران را از برگ‌های برنده‌ای همچون ذخایر سوخت، تأسیسات نطنز و فردو قلب رآکتور اراک خالی کرده و زمینه را برای نقض عهد طرف مقابل فراهم خواهد کرد. این در حالی است که اجرایی شدن این مدل عملاً یکسال به طول خواهد انجامید و نسبتی با لغو تحریم‌ها در روز امضاء توافق نخواهد داشت. تجربه نشان داده بی‌توجهی به خطوط قرمز مذاکراتی همچون پرهیز از دو مرحله‌ای شدن توافق نهایی و مواردی شبیه به این ضررهای جبران‌ناپذیری برای ایران به دنبال داشته است و در این مورد یعنی لغو همه تحریم‌ها در روز توافق نیز، بازی با کلمات برای نادیده گرفته شدن این خط قرمز حیاتی می‌تواند کشور را با زیان‌های جبران‌ناپذیری روبرو کند.

  • علی یوسفی

ایران تهدید جدی برای آمریکاست

علی یوسفی | چهارشنبه, ۱۰ تیر ۱۳۹۴، ۱۱:۵۸ ق.ظ

جیمز کلاپر: ایران تهدید جدی برای آمریکاست


رئیس جامعه اطلاعاتی آمریکا،‌ ایران را تهدیدی جدی  و مستقیم برای کشورش معرفی کرد.
 جیمز کلاپر رئیس سازمان اطلاعات ملی آمریکا در مصاحبه با روزنامه «تایمز اسرائیل» گفت: ایران مهمترین و تنها عامل حفظ بشار اسد در سوریه است.
کلاپر افزود: ایران و گروه تحت فرمانش حزب‌الله به‌طور مستقیم منافع آمریکا و متحدانش را تهدید می‌کنند. این همیشه نظر جامعه اطلاعاتی آمریکا در بیش از سه دهه بوده است.
کلاپر درباره تحولات و درگیری‌های جاری در سوریه نیز گفت: نقش ایران و حزب‌الله در جلوگیری از سقوط رژیم بشار اسد بسیار کلیدی بوده، زیرا آنها رژیم اسد را برای حفظ محور مقاومت علیه اسرائیل و غرب حیاتی می‌دانند.
کلاپر اظهار داشت: شبه‌نظامیان شیعه تحت حمایت ایران در عراق که علیه داعش می‌جنگند، همان شبه‌نظامیانی هستند که آمریکا را برای مداخله در عراق به حملات تروریستی تهدید می‌کردند.

  • علی یوسفی

دلواپسی برای استخوان مردم یا تقلا برای تحمیل "توافق بد"؟

علی یوسفی | سه شنبه, ۲ تیر ۱۳۹۴، ۰۱:۵۸ ب.ظ
یادداشت/عبدالله عبداللهی

هاشمی رفسنجانی؛دلواپسی برای استخوان مردم یا تقلا برای تحمیل "توافق بد"؟

خبرگزاری تسنیم: "دلواپسی برای استخوان‌های مردم قطعاً از فردی همچون آقای آیت‌الله هاشمی رفسنجانی چندان قابل باور نیست و برای آنها که با افکار و رفتار گذشته و حال ایشان آشنایند مسجل است که چنین مسائلی در دایره ملاحظات و دلواپسی‌های ایشان نمی‌گنجد.چرا؟"

عبدالله عبداللهی طی یادداشتی در خبرگزاری تسنیم نوشته است:

جناب آیت‌الله هاشمی رفسنجانی اخیراً (26 خرداد 94) در مراسم رونمایی از کتاب جامع تاریخ ایران، طی سخنان عجیبی تاکید کرده‌اند: " عده‌ای حرف‌های عجیب و غریب می‌زنند که ما می‌‌خواهیم خودمان به دانش دست پیدا کنیم و این در حالی است که تحریم‌ها پدر مردم را در آورده است اکثر مردمی که مزدبگیر هستند تحریم‌ها استخوان‌های آنها را خرد کرده است."

در این مجال قصد آن داریم که بررسی کنیم اساساً دلواپسی و دلسوزی برای استخوان‌های مردم، به‌ویژه مردمی که مزدبگیرند، با شخصیت و اندیشه‌های آقای هاشمی رفسنجانی هماهنگی و هم‌خوانی دارد و اگر پاسخ منفی است و این ژست‌ها تناسبی با حال ایشان ندارد، از چه رو چنین سخنانی بر زبان ایشان جاری و ساری می‌شود.

اولاً معتقدیم دلواپسی برای استخوان‌های مردم قطعاً از فردی همچون آقای آیت‌الله هاشمی رفسنجانی چندان قابل باور نیست و برای آنها که با افکار و رفتار گذشته و حال ایشان آشنایند مسجل است که چنین مسائلی در دایره ملاحظات و دلواپسی‌های ایشان نمی‌گنجد. چرا؟

اول؛ مهمترین دلیل در ناساز بودن ردای دلسوزی برای استخوان‌های مردم مزدبگیر بر قامت آیت‌الله هاشمی، آن است که در آن نحو از تز توسعه اقتصادی که ایشان به آن باور و اعتقاد دارد، اساساً جایی برای عدالت اجتماعی و توجه به محرومان و مستضعفان و مردم مزدبگیر وجود ندارد. در این تز آنچه ارزش است و ارزشمند، صرفاً ثروت است و ثروتمند.

همگان به خاطر دارند که در ماجرای اجرای سیاست‌های تعدیل اقتصادی در دولت آقای هاشمی رفسنجانی، در پاسخ به اعتراض‌های گسترده نسبت به نادیده گرفته شدن حقوق محرومان و مستضعفان، بر "ناگزیری و طبیعی بودن خرد شدن استخوان‌های بخشی از مردم زیر چرخ‌دهنده‌های توسعه" تاکید می‌شد.

بر پایه همین نادیده گرفتن‌های رادیکال و روشن مردم مزدبگیر در دولت آقای هاشمی بود که مقام معظم رهبری درمورخ 22/4/1371 با تعریض مهمی به دولت وقت، تصریح کردند: «عده‌ای سازندگی را با مادی‌گرایی، اشتباه گرفته‌اند. سازندگی چیزی است مادیگری چیز دیگری است. سازندگی یعنی کشور آباد شود و طبقات محروم به نوایی برسند ... سازندگی همان کاری بود که علی ابن ابیطالب (ع) می‌کرد ... آن بزرگوار با دست خودش نخلستان آباد می‌کرد؛ زمین احیا می‌کرد؛ درخت می‌کاشت؛ چاه می‌کند و آبیاری می‌کرد. این سازندگی است. دنیاطلبی و ماده‌طلبی کاری است که عبیدالله بن زیاد و یزید می‌کردند. این دو تا را نباید باهم اشتباه کرد. امروز یک عده به نام سازندگی خودشان را غرق در پول و دنیا و ماده‌پرستی می‌کنند. آیا این سازندگی است؟»

لذا پس از استماع سخنان اخیر آقای هاشمی، اولین پرسشی که به ذهن متبادر می‌شود آن است که آیا در استخوان‌های دیروز و امروز مردم تفاوت خاصی بوجود آمده است یا ماجرا اساساً چیز دیگری است؟

دوم؛ دلیل دیگر از دلایل فراوان در ناسازگاری طبع آقای هاشمی با حمایت از محرومین و مزدبگیران را باید در ماجرای کرسنت جستجو کرد؛ پرونده‌ای که در آن پای مهدی هاشمی، فرزند آیت‌الله هاشمی رفسنجانی نیز باز شده است.

آنگونه که از سوی برخی مسئولان دولت یازدهم نیز مطرح شده، دادگاه لاهه در ماجرای فساد کرسنت برای جمهوری اسلامی ایران جریمه‌ای معادل 14 میلیارد دلار، یعنی معادل 45 هزار میلیارد و 705 میلیون تومان تعیین کرده است.

برای فهم بیشتر و واقعی‌تر معنای 14 میلیارد دلار، در نظر بگیرید که پس از دست‌کشیدن ایران از بسیاری از حقوق هسته‌ای خود در توافق ژنو، آمریکا و برخی متحدانش، صرفاً به آزادکردن 4.2 میلیارد دلار از پول‌های بلوکه شده نفتی کشورمان رضایت دادند و بر این اساس، رقم جریمه ایران در ماجرای کرسنت، حدودا معادل 3 برابر تمام آنچیزی است که قرار بود بر اساس توافق ژنو از دارایی‌های ایران آزاد کنند(که البته هیچگاه نکردند)

بنابراین اگر جناب آقای هاشمی رفسنجانی نسبتی با حمایت از مزدبگیران محروم و مستضعف کشورمان داشت، شایسته بود جلوتر از همگان در ماجرای کرسنت وارد شده و با این فساد مقابله می‌کرد. اما واقعیت متاسفانه چیز دیگری است.

سوم؛ دلیل دیگر از یک دسته دلایل مفصل درباره عدم تناسب ژست حمایت از محرومین و مزدبگیران با اندیشه و سلوک شخصی و رفتاری آقای هاشمی آن است که حقیقتاً اگر ایشان در این باره دغدغه‌ای جدی داشت و اگر بنا بر دلواپسی برای مزدبگیران بود، بیش و پیش از دیگران باید به سیاست خارجی دولت محترم یازدهم(دولتی که نسبتی بسیار نزدیک با آیت الله هاشمی دارد) خرده می‌گرفت.

آنگونه که جناب آقای محمدباقر نوبخت، معاون محترم رئیس جمهور و رئیس سازمان برنامه و بودجه در گفت‌وگوی ویژه خبری 28 دی 1393 تاکید کردند، "هر یک دلاری که از قیمت نفت کاسته می‌شود، 1000 میلیارد تومان از درآمدهای کشور کاهش می‌یابد." بدین ترتیب کاهش 50دلاری قیمت نفت، سالانه 50هزار میلیارد تومان از جیب ملت ایران برمی‌دارد که این رقم معادل 4برابر آن‌چیزی است که قرار بود به‌موجب توافق ژنو از پول خودمان به خودمان بازگردانند.

بنابراین در دولت یازدهم که به تعبیر رئیس جمهور محترم، بنا بود سیاست خارجی به اقتصاد یارانه بدهد، نه تنها تاکنون یارانه‌ قابل توجهی به اقتصاد کشور نداده است، بلکه عدم توانایی سیاست خارجی کشورمان در اثرگذاری بر تعاملات اوپک و سیاست‌های کشورهای مهم عضو آن و به‌ویژه عربستان، موجب برداشته شدن سالانه 50 هزار میلیارد تومان از جیب ملت ایران شده است.

لذا شایسته بود آیت‌الله هاشمی رفسنجانی به عنوان چهره موثر بر دولت یازدهم، پیش و بیش از دیگران در این زمینه به دولت یازدهم تذاکرات مشفقانه ارائه می‌کرد.

حقیقت ماجرا چیست؟

بامقدماتی که ذکر شد، مهمترین سوالی که به ذهن متبادر می شود آن است که اگر چنین ژست‌هایی برای آقای هاشمی، واقعی و مطابق با حقیقت و کنه نیت ایشان نیست، پس از چه رو و به چه انگیزه‌ای مطرح و بر آن پایفشاری می‌شود؟

حقیقت آن است که این پرسش، پاسخی ساده دارد و آن اینکه چنین اظهاراتی و چنین خط فضاسازی که اخیراً توسط برخی چهره‌های سیاسی اتخاذ شده، جز با هدف "تحمیل یک توافق بد" به ملت ایران در پیش گرفته نشده است.

اگر فاکتور بسیار مهم و حیاتی "محاسبه‌ صحیح از وضعیت و شرایط خود و طرف مقابل" به منظور نیل به اهداف معین از طریق در پیش گرفتن تاکتیک‌های حساب شده و همچنین آغاز از یک نقطه شروع مناسب را پایه و اساس هرگونه مذاکره‌ صحیح در نظر بگیریم، در چنین شرایطی ارائه تصویری چنین تیره و تار از وضعیت کشور و القای فروماندگی و دست‌بسته‌بودن ملت ایران و خرد شدن استخوان‌های مزدبگیران، نتیجه‌ای جز تن دادن به "هر توافق"ی برای ملت ایران نداشته و اساساً در چنین شرایط القایی کاذبی، اگر تمام پکیج فناوری هسته‌ای را هم تقدیم غرب کنیم و به ازای آن صرفاً چند میلیون دلار ناقابل صدقه از غرب دریافت کنیم نیز "فتح الفتوح" کرده‌ایم. لذا در این شرایط اساساً هرگونه صحبتی از متوازن بودن گام‌ها و امتیازها و استیفای تمام حقوق هسته‌ای و ... سالبه به انتفاع موضوع خواهد شد! چه آنکه ملتی که استخوانهایش در حال خرد شدن است، چه طاقتی برای چانه‌زنی در مذاکرات برای دست یافتن به امتیازات بیشتر خواهد داشت؟

حال آنکه واقعیت دقیقا عکس این فضاسازی غیرحقیقی جناب آقای هاشمی است. چه آنکه اولاً تحریم‌ها نه تنها عامل اصلی و علت موجده وضعیت نه چندان مناسب اقتصادی امروز کشور نیست، بلکه چنین وضعیتی دقیقاً مولود همین طرز تفکر اقتصادی آقایان است که در دوره‌ای که باید پایه‌های اقتصاد کشور را بر ستون‌های مستحکم‌تری قرار می‌دادند، با همین تخیلات سرنوشت‌ اقتصاد را به بیگانگان گره زدند و امروز نیز کشور را برای امتیازدهی بیشتر برای وابستگی بیشتر تشویق می‌‌کنند!

نکته دیگر آنکه، امروز ملت و نظام جمهوری اسلامی ایران حدی از قدرتمندی و توان را در اختیار دارد که بتواند به چیزی غیر از یک توافق خوب و استیفای تمام حقوق هسته‌ای و غیرهسته‌ای خود از 5+1 و به‌ویژه آمریکا تن ندهد. که در اثبات این گزاره‌ها مطالب زیادی تاکنون گفته و نوشته شده است.

بی‌مناسبت نیست اگر به آقای هاشمی سخنان جناب حجت‌الاسلام روحانی رئیس جمهور محترم کشورمان در جریان رقابت‌های انتخاباتی در تاریخ 7 اردیبهشت 92 را یادآوری کنیم که تاکید کردند: "مدیریت اقتصادی کشور به جای آنکه در این شرایط حساس با تکیه بر قدرت مقاومت و ابتکار مردم عزیز و سرفراز ایران پیام رشد پایدار به جهان بدهد، متأسفانه پیام ضعف به تحریم‌کنندگان می‌دهد... همه ضعف‌ها و ناکارآمدی‌ها را نمی‌توان پای تحریم نوشت."

  • علی یوسفی

اوباما: نژادپرستی و برده‌داری در «دی‌ان‌ای» ماست

علی یوسفی | سه شنبه, ۲ تیر ۱۳۹۴، ۰۱:۵۵ ب.ظ



اوباما: نژادپرستی و برده‌داری در «دی‌ان‌ای» ماست


تبعیض‌های نژادی در ایالات متحده آمریکا که با نظام برده‌داری در قرن هفدهم آغاز شد، همچنان تا عصر حاضر ادامه یافته ‌است.

 با گذشت سال‌ها از سخنرانی معروف «مارتین لوتر کینگ» (رهبر سیاه پوست جنبش حقوق مدنی ایالات متحده آمریکا در دهه 60 میلادی) با عنوان «رویایی دارم»، سیاه پوستان آمریکا همچنان به دلیل سیاست‌های نژادپرستانه دولت این کشور، در محدودیت و محرومیت به سر می‌برند. چهارشنبه هفته گذشته یک جوان نژادپرست با حمله به کلیسای سیاه پوستان در کارولینای جنوبی 9 تن را به قتل رساند.

«باراک اوباما» یک روز بعد از این حادثه در برابر خبرنگاران در کاخ سفید گفت: «باید بپذیریم تیراندازی‌های دسته جمعی در کشور ما بسیار بیشتر از دیگر کشورهای پیشرفته روی می‌دهد.» رئیس جمهور آمریکا در حساب توئیتری خود نیز از نرخ بالای خشونت مسلحانه در این کشور انتقاد کرد. «باراک اوباما»   نوشت: «ما یکدیگر را با اسلحه می‌کشیم و نرخ این نوع کشتار ما 297 برابر بیشتر از ژاپن، 49درصد بیشتر از فرانسه و 33 درصد بیشتر از اسرائیل است.»

به دنبال بالاگرفتن اعتراضات به تبعیض نژادی در آمریکا «باراک اوباما» رئیس جمهور آمریکا دیروز نیز در مصاحبه‌ای به وجود نژادپرستی در آمریکا به شکل بی‌سابقه‌ای اذعان کرد.  به گزارش آسوشیتدپرس، «اوباما» با تاکید بر آنکه خود او از مادر سفیدپوست و پدر سیاه‌پوست متولد شده اعلام کرد: «رویکردها و مواضع نسبت به نژاد در آمریکا بطور قابل ملاحظه‌ای بهبود یافته اما میراث برده‌داری سایه طولانی افکنده و هنوز این میراث بخشی از دی‌ان‌ای ما است». رئیس‌جمهور آمریکا که تلاشش برای اعمال محدودیت بر حمل سلاح در این کشور ناکام مانده است، از مخالفت‌های شدید «انجمن ملی سلاح» آمریکا با اصلاح قوانین درباره تسلیحات و محدودیت‌ها در این زمینه نیز به شدت انتقاد کرد.
«اوباما» با بیان اینکه «تسلط انجمن ملی سلاح بر کنگره، بسیار شدید است»، تاکید کرد که این موضوع سبب ممانعت و توقف طرح پیشنهادی او جهت اعمال محدودیت در حمل سلاح شده است. رئیس‌جمهور آمریکا اشاره‌ای نیز به کشته شدن 20 کودک در تیراندازی به مدرسه سندی هوک کرد و افزود: «من به شما می‌گویم که وقتی 20 کودک شش ساله با تیراندازی کشته شدند و کنگره عملا کاری در این باره نکرد، نزدیکترین چیزی که به من دست می‌دهد انزجار است».
گسترش نژاد پرستی در جامعه به ویژه پلیس آمریکا باعث شده بسیاری از افسران پلیس در ایالات مختلف با خونسردی تمام به مظنونان سیاه پوست خود شلیک و آنان را به قتل برسانند.

براساس آمارهای منتشر شده، در این کشور بطور متوسط هر ۳۶ ساعت یک سیاه پوست به دست پلیس کشته می‌شود. نتایج یک نظرسنجی نشان می‌دهد که ۶۴ درصد از مردم نیویورک رویکرد تبعیض‌آمیز پلیس بر علیه سیاه پوستان را تصدیق می‌کنند. «میشل الکساندر» حقوقدان آمریکایی و یکی از کنشگران فعال کویکرز در گفت وگو با ایرنا، تاکید کرد:» در حالی که سفیدپوستان بیش از 66درصد جمعیت 20میلیونی ایالت نیویورک را تشکیل می‌دهند اما فقط 3/7 درصد زندانیان در این ایالت سفیدپوست هستند.»
 وی افزود: «بسیار تکان‌دهنده است وقتی بدانید سیاه پوستان ایالت نیویورک که فقط 16 درصد از جمعیت را به خود اختصاص می‌دهند، بیش از 49 درصد از زندانیان همین ایالت را تشکیل می‌دهند.»

 آمارها حاکی از آن است که حدود یک میلیون نفر از مجموع دو میلیون و ۳۰۰ هزار نفر زندانی آمریکا را سیاه پوستان تشکیل می‌دهند!
همچنین بنابر گزارش روزنامه آمریکایی «نیویورک تایمز»، احتمال قتل یک جوان سیاه‌پوست توسط پلیس آمریکا ۲۱ برابر بیشتر از سفیدپوستان است و دوسوم نوجوانانی که هدف شلیک مرگبار پلیس قرار می‌گیرند نیز سیاه‌پوست هستند. همچنین دوسوم نوجوانانی که توسط پلیس آمریکا کشته می‌شوند نوجوانان سیاه‌پوست هستند. اصطلاحی در دنیای سیاه‌پوستان آمریکایی وجود دارد که می‌گوید: بهانه‌ای به پلیس ندهید تا شما را بکشد. شدت تبعیض نژادی در آمریکا به حدی است که اخیر سیاه پوستان آمریکا برای محافظت از خود در برابر پلیس کمپین «مقاومت مسلحانه» را راه‌اندازی کرده اند.

تمام این ارقام و اعداد نشان‌دهنده وجود گرایشات شدید به نژادپرستی در آمریکا است. اینکه یک جوان 21 ساله باکلت و در کمال خونسردی و در حالی که چندین بار خشاب اسلحه خود را عوض می‌کند اقدام به قتل سیاه پوستان در کلیسا می‌کند، اینکه پلیس آمریکا سیاه پوستان را یکی پس از دیگری می‌کشد و بلافاصله قاتلین تبرئه می‌شوند و... همه این‌ها تنها یک پیام و معنا می‌تواند داشته باشد، «نژاد پرستی و تبعیض در خون آمریکایی‌ها است.»

  • علی یوسفی

نمایندگان مجلس شورای اسلامی ماده واحده طرح الزام دولت به حفظ دستاوردها و حقوق هسته ای ملت ایران را به تصویب رساندند.

به گزارش خبرنگار پارلمانی ایلنا، نمایندگان در جلسه علنی روز سه شنبه (2 تیر) مجلس٬ با 213 رای موافق، 10 رای مخالف و 6 رای ممتنع از مجموع 244 نماینده حاضر به جزییات ماده واحده طرح الزام دولت به حفظ دستاوردها و حقوق هسته‌ای ملت ایران را تصویب کردند.

براساس ماده واحده این طرح٬ هرگونه نتایج مذاکرات هسته‌ای با کشورهای 1+5 در صورتی معتبر است که الزامات زیر به صورت شفاف رعایت شود؛

بند 1 ماده واحده
لغو تحریم‌ها باید به طور یک جا و کامل در متن توافق نامه درج شده و در روز آغاز اجرای تعهدات جمهوری اسلامی ایران انجام شود.

بند 2 ماده واحده
 آژانس بین المللی انرژی اتمی در چارچوب توافق نامه پادمان، مجاز به انجام نظارت‌های متعارف از سایت‌های هسته‌ای است و دسترسی به اماکن نظامی، امنیتی و حساس غیر هسته‌ای، اسناد و دانشمندان ممنوع است و باید مصوبات شورای عالی امنیت ملی رعایت شود.

بند 3 ماده واحده
این طرح هیچ محدودیتی برای کسب دانش و فناوری صلح آمیز هسته‌ای و تحقیق و توسعه پذیرفته نیست و باید مصوبات شورای عالی امنیت ملی رعایت شود.

تبصره 1
براساس اصول 77 و 125 قانون اساسی نتیجه مذاکرات باید به مجلس شورای اسلامی ارائه شود.

تبصره 2
وزیر امور خارجه موظف است روند اجرای توافق نامه را هر 6 ماه یک بار به مجلس شورای اسلامی گزارش دهد. کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس هر 6 ماه یک بار گزارش روند حسن اجرای توافقنامه را به نمایندگان مجلس شورای اسلامی ارایه می کند.

  • علی یوسفی